به دوستم میگم صبح که کامپیوتر رو روشن کردم ویندوز دیر اومد بالا میگه لابد خرابه
میگم پ ن پ صبح زود روشنش کردم خواب آلود بود
رفتم چشم پزشکی میگه واسه سرخی چشمتون اومدین؟
میگم پ ن پ سرخیش عادیه وسطش سیاه شده
جارو دستم بود داشتم میرفتم اتاقم رو جارو بزنم برادرم دید گفت داری میری جارو بزنی ؟؟
میگم پ ن پ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت 10 هری پاتر رو بسازیم
دوستم میگه چرا اینقدر غذات کم شده؟ میگم تو رژیمم… میگه رژیم لاغری؟
میگم پ ن پ رژیم اشغالگری
به دوستم میگم خونمون دیشب در اثر بی احتیاطیمون آتیش گرفته بود… میگه سوخت؟؟
میگم پ ن پ نیمسوز شد الان هم بردنش موتورش رو عوض کنن
خربزه خریدم اومدم خونه خواهرم میگه خربزه است؟
میگم پ ن پ هندونه است داره مسخره بازی در میاره
مگس نشسته روی برنج میگم مگس، میگه بکشمش ؟؟
میگم پ ن پ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش
رفتم نانوایی گفتم نون داری؟
یارو گفت پ ن پ شیر و ماست و پنیر داریم!
دارم فیلم گریه دار میبینم گریه میکنم مامانم میگه فیلمش گریه داره
میگم پـَـــ نــه پـَـــ خنده داره ، گریه میکنم کارگردانشو ضایع کنم
تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟
پـَـــ نــه پـَـــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!
توي خواستگاری دختره ميگه دهنتون بوی سيگار ميده نكنه شما هم مثل پدر من سيگار ميكشين؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ دم در باباتو بوسیدم دهنم واسه همين بوی سيگار ميده D:
همکلاسیم صندلیشو آورده بود نزدیک من دستش انداخته بود رو صندلیم بهش میگم آقای فلانی راحتی؟ میگه میخوای دستمو بردارم
میگم پـَـــ نــه پـَـــ اگه ناراحتی بذار رو شونه هام اینجوری خسته میشی من نگرانتم!
با دوستم رفتیم باغ وحش، جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه: شیره؟
میگم: پـَـــ نــه پـَـــ … گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!
دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم ؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ بزار اهنگ تـایتـانیک بزارم آروم آروم غرق شو..!
رئيسم ميگه تو ميای محل كار كه فقط حضور فيزيكی داشته باشي؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ ميام كه حضور شيميايی داشته باشم
تو بانک واسه یه پیرزنه داشتم فیش پر میکردم ازش میپرسم شماره تلفن می گه می خای تو فیش بنویسی؟
تو دلم میگم پـَـــ نــه پـَـــ می خوام باهات شبا تلفنی صحبت داشته باشم
خواهرزادم ازم میپرسه خاله جون تو کی هستی میگم من خوب خالتم دیگه
میگه یعنی خواهر مامانم میگم پـَـــ نــه پـَـــ مادر بزرگ عمه خدا بیامرز باباتم
میگم عکسها رو از فلش ریختی تو هارد کامپیوتر ؟ میگه: پـَـــ نــه پـَـــ ریختم تو سطل آشغال
ميگه پسر نوح چون خدا رو قبول نداشت سوار كشتي باباش نشد؟
پـَـــ نــه پـَـــ چون با نوح 850 سال اختلاف سنی داشتو به خاطر اختلاف نسلها حرف همو نميفهميدن سوار نشد
یه جفت مرغ عشق خریدم آوردم خونه. بابام میگه واسه قشنگی خریدی؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ حضرت نوحم دارم از هر حیوون یه جفت ور میدارم نسلشون از بین نره
رفتم اموزش رانندگی رسیدیم پشت یه ماشین که واستاده بود به یارو گفتم حالا ترمز کنم….
یارو گفت پـَـــ نــه پـَـــ میخوای نیترو رو روشن کنم تست شتاب بگیریم!!!
طرف سوار اتوبوس شد بعد کارتو کشید و برنداشت یهو صدا اومد: دید دید دید و نهایتا یه سوت کشید. یارو گفت چی شد شارژ کارتم تموم شد
راننده گفت پـَـــ نــه پـَـــ سرود ملیه دستت رو بذاز رو سینت شروع کن به خوندن
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار بازدید
آمار
وب سایت:
